برای آنالیز ساختار خواب دستگاه‌های زیادی وارد بازار شده است.

از خود موبایل‌های ساده امروزی هوشمند تا  دستبند‌های ورزشی و ساعت‌های هوشمند که بر روی مچمان می‌بندیم. 

این دستگاه‌ها هر روز به ما نمودارهایی نشان می‌دهند و اصطلاحا کیفیت و کمیت خواب ما را از طریق صدا‌های تنفس و ضربان قلب سنجش و ذخیره می‌کنند و ما را آگاه می‌کنند که خواب ما خوب است یا خیر.


اندکی درباره ساختار علمی خواب بدانیم 

دانشمندان مسیر خواب را به دو دسته اصلی تقسیم می کنند:


 ۱- خواب آرام یا خواب غیر REM( یا Non REM)

 ۲- خواب دیدن یا خواب REM

خواب non REM  یا سنگین

متخصصان خواب، خواب آرام یا غیر REM را “مغز بی حرکت” در بدن متحرک تعبیر می‌کنند.

در این مرحله، تفکر و بیشتر عملکردهای درونی بدن آهسته می شود، اما حرکت بیرونی جسمانی هنوز نیز ممکن است رخ دهد. مثلا خیلی افراد در رختخواب زیاد اصطلاحا غلت می‌زنند. این افراد با وجود حرکت بدنی در خواب،  سطح عمیق‌‌تر خواب نسب به دیگران برای آنها اتفاق می‌افتد.

خواب REM یا سبک

رؤیا دیدن در هنگام خواب REM (حرکت سریع چشم) روی می‌دهد.

این مرحله به عنوان “مغز فعال در بدن فلج” توضیح داده می‌شود.

مغز ما در حال فعالیت، تفکر و خواب است، همانگونه که چشمان شما به سرعت و پشت پلک بسته حرکت می کند، دمای بدن ما بالا می رود؛ فشار خون افزایش می یابد و ضربان قلب و تنفس شما تا سطح بیداری سریع می‌شود.

سیستم عصبی سمپاتیک، که واکنش جنگ یا گریز را ایجاد می کند، دو برابر حالت بیداری فعال است. با وجود تمام این فعالیت ها، بدن ما به سختی حرکت می کند و عضلات دست و پا حالت شل و نیمه فلج پیدا می‌کنند: اما عضلات تنفس یا حرکت چشم آرام نیستند. اصطلاحا خواب سبک می‌‌شود. افراد رویا بین معمولا کمتر در تخت‌خواب خود غلت می‌زنند اما مرحله ‌non REM  که همان خواب سنگین عامیانه است به طرز عجیبی بیشتر غلت می‌زنند.


پس تا اینجا متوجه شدیم که در خواب سنگین بدن زیاد وول می‌خورد! ولی مغز تعطیل می‌گردد. اما در خواب سبک، بدن تعطیل و مغز ما روشن می‌شود.

 

یک نشانه بد یا خوب بودن دیگر کیفیت خواب که شاید از همه مهمتر و توسط دستگاه‌های مرسوم غیرقابل اندازه‌گیری است. خود مسئله‌ خواب و رویا دیدن است.


حتی اگر کابوس ببینیم یا خواب‌هایی که حالمان را بد می‌کنند ببینیم؛ باز این یک نشانه از بالا بودن کیفیت خواب ماست. چرا؟

حتما خیلی‌ها را دیده‌اید که می‌گویند مدت‌های مدیدی است که اصلن خواب نمی بینند و در عین حال از کیفیت خواب شبانه خود ابراز رضایت دارند.


خواب دیدن از نظر علمی و نظرات پرفسور یونگ از بنیان‌گذاران روانکاوی مدرن، یک مکانیسم مغزی جبرانی برای سلامت مغز، ذهن و روان ما تعریف شده‌است.

اما خواب سنگین را نیز نباشد نادیده گرفت؛ چراکه ترمیم‌های جسمی و ترشح هورمون رشد در مرحله سنگین خواب اتفاق می‌افتند. و بدین گونه در مقابل، ترمیم‌های ذهنی در مرحله خواب سبک اتفاق می‌افتند.

اثر ویتامین خواب بر رویاپردازی! 

مکمل‌هایی مانند ملاتونین و داروهای جدیدی که گیرنده‌های این ماده در مغز را تحریک می‌کنند. شما را خواب‌آلوده نمی‌کنند. این یک غلط مصطلح است که مکمل ملاتونین را دارو خطاب می‌کنند. چون اصلا دارو نیست و مانند ویتامین‌ها و غیره یک مکمل غذایی محسوب می‌شود.

 

اما یکی از آثار آن در مصرف‌کنندگان افزایش دیدن فرکانس‌های خواب دیدن است. جالب است بدانید با مصرف مکمل‌ ملاتونین، میزان وضوح تصاویر و صداها و شفافیت و حتی رنگی شدن رویا‌های سیاه و سفید، در تحقیقات مستند دانشگاهی صورت گرفته روی افراد مختلف، افزایش چشمگیری نشان داده است. 


رویاهای ما، چه بد باشند و احساسات منفی تجربه کنید و چه موضوع خوب و دلپذیری داشته باشند. یک نشانه برای ما هستند و باید نسبت به آن هوشیار باشیم.

رویا دیدن کم یا زیاد، برای ما می‌تواند یک معیار سلامتی روحی روانی در نظر گرفته شود.

 میزان رویا دیدن نشان می‌دهد که چقدر  ذهن ناخودآگاه ما فعال است و آیا دارد کارش را خوب انجام می‌دهد یا خیر؟


البته صرفا لزومی ندارد که ما هر شب خواب ببینیم. اما اینکه مثلا چند‌ماه باشد که اصلا خواب ندیده باشیم؛ به نظرم یک علامت خطر جدی برای سلامت ذهنی ماست.

معنای آن این است که ما هیچ‌چیزی را در زمان هوشیاری سرکوب نمی‌کنیم و شاید هیچ چالشی در زندگی نداریم و شاید حتی دچار روزمرگی بیمارگونه‌ای شده‌ایم و مانند یک ربات از زمان بیداری تا خواب‌مان سپری می‌شود.

زندگی بالاخره باید هر چند وقت یک بار یک چالش داشته باشد تا جالب و هیجان‌انگیز باشد. 

خواب ندیدن‌های طولانی به نظر من، نشانه پویا نبودن کافی زندگی فکری و ذهنی آدمی است و علامت خطر است.


البته از طرف دیگر خواب‌دیدن زیاد هم نشانه جالبی نیست. اینکه ما هر شب چندین وعده خواب ببینیم؛ نیز گویای آن است که گویی هر روز درگیر یک چالش سرکوب یک احساس در زمان هوشیاری خود هستیم.

وقتی در بیداری زیاد احساسات خود را سرکوب می‌کنیم، این سرکوب‌های ناخودآگاه ذهنی از احساسات و هیجان‌های مثبت یا منفی ما در خواب خود را نشان می‌دهند. گاهی نیز همه روی هم تلنبار می‌شوند و یک‌کابوس وحشتناک می‌بینیم.

کابوس‌‌ها اغلب سرکوب اضطراب‌ها و هیجانات منفی ماست و خواب‌هایی مانند پرواز و غیره نشانه سرکوب هیجانات بلندپروازی های ما در حالت هوشیاری است.

به هر حال خواب دیدن باید متعادل باشد. نه آنکه هر شب رویا ببینیم و نه آنکه چندین ماه باشد هیچ رویایی ندیده باشیم. مانند هر پدیده‌ دیگری.

حرف آخر اینکه:

برای سنجش و پایش سلامت روان خودمان، علاوه بر  کیفیت خوابمان،  باید میزان رویا دیدن خود را جدی بگیریم و رویا دیدن‌های متعادل مثلا هفته‌ای یک تا چند بار به نظر می‌رسد که مناسب باشد. درغیر این صورت و از تعادل خارج‌شدن افراطی رویا دیدن یا ندیدن، بسیار خوب است که روی سلامت روان خود، حساس شده و نقص‌های احتمالی روان خود را به کمک یک متخصص روانکاو، اصلاح کنیم.