رفتار عقلانی به معنای عدم وجود هیجان نیست. هیجانات و ترشح کورتیزول باعث انتقال ژن‌های ما به نسل‌های بعدی می‌شود.

به باور پروفسور فلدمن، مغز اندامی برای بودجه‌بندی انرژی و مواد‌غذایی برای حافظت از تهدید است. همه مغز‌ها بودجه بندی می‌کنند حتی مغز حیوانات. اما مغزی سالم‌تر است که بودجه‌بندی آن بلند‌مدت‌تر باشد.

مثلا ما ورزش که نوعی استرس جسمی است را انجام می‌دهیم و چالش‌های فکری برای مغز خود می‌سازیم تا بیشتر و طولانی‌مدت‌تر زندگی کنیم. مغز برای فکر کردن نیست! مغز برای آلوستاز است و آلوستاز به معنی پیش‌بینی خودکار رفع نیاز و بودجه‌بندی مصرف انرژی است. وقتی پیش‌بینی‌های مغز ضعیف باشد. هشدار کاذب خواهد داد. هشدار‌های کاذب همان بیماری‌های جسمی و روحی انسان‌است. کاهش شناخت کاهش کیفیت و کمیت تغذیه و کاهش تولید‌مثل.

مود و خلق انسان مانند فشارسنج است و نشان‌دهنده تعادل یا عدم تعادل بودجه‌بندی مغز آن فرد است. به باور دانشمندان نوروساینس و علوم اعصاب جسم بخش ناشناخته ذهن است. ذهن انسان سازنده واقعیت اجتماعی ( یا همان معنای اختصاصی انسان‌ها از زندگی‌) است.

برای ساخت واقعیت اجتماعی ۵ مهارت کلیدی به کمک انسان آمده است:

1- خلاقیت ( مانند ابداع مرز و کشورها)

2- ارتباط ( ابداع زبان)

3- تقلید( ارتباط و ترجمه زبان‌های مختلف)

4- همکاری( ساخت دانش و علم اقتصاد و تجارت جهانی انسان‌ها)

5- فشرده‌سازی( توانایی انتزاع)

مهارت فشرده سازی چیست؟

مهارت فشرده‌سازی اطلاعات در مغز به معنای مهارت انتزاع است.

انتزاع مغز چیست؟

انتزاع مانند این است که درک می‌کنیم یک شئ چند کاربرد دارد و در جای دیگر چند شئ متفاوت یک کارکرد مشترک دارند. این مهارت انتزاع مغز کمک می‌کند که فرآیند یکپارچه‌سازی حسی در مغز انجام گیرد و تسلط او بر محیط افزایش یابد. جالب است بدانیم مغز یک نوزاد دو برابر یک فرد بالغ نورون دارد. اما همه نورون‌ها آکبند و تنظیم نشده و هرس‌نشده هستند. این تعداد زیاد نورون‌ها به نوزاد و کودک اجازه می‌دهد به راحتی با محیط اطراف خود به سرعت سازگار شود. چه قطب شمال به‌دنیا آید چه در میان جنگلی انبوه در روی خط استوا و چه در قلب یک شهر پیشرفته.

این تعداد زیاد نورون‌های اختصاص نیافته همچنین به کودک در یادگیری سریع‌تر زبان مادری کمک می‌کند. پدیده فرهنگ‌پذیری و سازگاری افراد بالغ و دشواری آن در سنین بالاتر نیز با همین مسئله همبستگی دارد.


مغز‌های موجودات با هم ارتباط دارند و به هم کمک می‌کنند.

حتی مغز حیوانات نیز به مغز ما کمک می‌کند. مغزی که با ما همدلی می‌کند در بودجه‌بندی به ما کمک می‌کند. مغزی که خود بودجه‌بندی متعادلی ندارد توانایی همدلی را ندارد و قادر به تامین انرژی مغزی مورد‌نیاز برای همدلی نیست. کلمات محبت‌آمیز و پیام‌های دوستانه باعث همکاری مغزها و همدلی انسان‌ها می‌شود. استرس‌های پیوسته به مغز و عدم توانایی آن برای بودجه‌بندی و حل مسئله به تدریج باعث آسیب مغزی‌ می‌شود. بهترین چیز برای اعصاب و مغز انسان‌ها وجود یک مغز دیگر( حتی یک حیوان‌) است و این ارتباط مغزی باعث افزایش سلامت و طول‌عمر می‌شود. وابستگی‌ سیستم اعصاب به معنی تاثیر متقابل مغزها بر یک‌دیگر حتی از راه دور به وسیله پیام‌ها است. عضو کوچک مغز در انسان به تنهایی بیست درصد انرژی روزانه را مصرف می‌کند.

کار بر روی مغز و مهارت‌های مغزی باعث بهینه‌سازی مصرف انرژی و ناآشنایی با تکنیک‌های یادگیری باعث فرسایش افراد در فرآیند‌های کارهای فکری و مغزی‌ می‌شود.

خوب است تکرار کنیم، مغز برای فکر نیست. مغز برای آلوستاز بدن است. که خود به معنی پیش‌بینی رفع نیاز‌ها به صورت خودکار است. تنظیم و هرس‌مغز در دوران کودکی بر‌عهده مراقب یا والد کودک است.

مغز انسان از ۱۲۸ میلیارد سلول عصبی تشکیل شده و ۵۰۰ تریلیون‌ ظرفیت اتصال دارد. هر‌چه مغز فردی توسعه‌یافته‌تر باشد این فرد کمتر غافلگیر می‌شود، کمتر استرس دارد، سالم‌تر است و موفق‌تر است. تکرار یک کار یا رفتار باعث دجنراسیون یا ریمدلینگ مغزی می‌شود. وقتی ما کاری را هر روز یک دقیقه انجام دهیم نسبت به اینکه همان کار را هر هفته ۷ دقیقه انجام دهیم بیشتر پیشرفت می‌کنیم و آرامش بیشتری داریم.

چون فرآیند نورون‌سازی مغز به صورت روزانه خیلی محکم‌تر و سازمان‌یافته‌تر انجام می‌شود و پس از مدتی به صورت غیرخطی در آن رفتار یا کار پیشرفت ‌خواهیم کرد.


درباره حافظه و مکانیسم کمتر شناخته شده‌ حافظه:

جدید‌ترین مکانیسم پیشنهادی دانشمندان و پژوهشگران علوم نوروسانیس و اعصاب برای حافظه، مکانیسم تقاضا است. دانشمندان عصب‌شناسی کشف کرده‌اند که مغز بر اساس نیاز و تقاضا به حافظه خود را تنظیم می‌کند. اگر همه شماره‌تلفن‌های تلفن همراه شما ذخیره هستند و در طول روز همه چیز را در کامپیوتر، موبایل و تبلت خود ذخیره می‌کنید و همه چیز را عکس می‌گیرد و تلاشی برای بخاطر آوردن آنها نمی‌کنید مغز متوجه می‌شود و به صورت تدریجی نورون‌های حافظه را خاموش و کاهش می‌دهد.

اما اگر شروع‌کنید و به صورت آگاهانه سعی کنید شماره‌تلفن‌ها را بدون کمک دفتر تلفن گوشی خود بخاطر آورید آنگاه مغز شروع به اختصاص نورورن‌های بیشتر برای حافظه شما می‌کند و بتریج جافظه‌تان افزایش می یابد. همه چیز به خواست، نیاز وتقاضای شما بستگی دارد. چند صد نورون؟ چند میلیارد نورون یا بیشتر؟ ظرفیت مغز شما و قدرت شما بی انتهاست.


اثر داروها، مکمل‌ها، غذاها و محیط و افراد پیرامون بر مغز:

موادی در طبیعت به نام نورورمودولاتورها وجود دارند. مواد تنظیم ‌کننده مغز. از سیتی‌کولین موجود در جگر گوسفند تا نیکوتین یا گیاه جنسینگ و یا اندورفین‌های ورزشی و بسیاری مواد ارگانیک و سنتتیک دیگر.

در بررسی‌های تحقیقاتی متوجه شدند که توانایی مغزی کودکان پرورشگاه‌ها کمتر از سایر افراد جامعه است. پر‌واضح است که کمبود غذایی و تغذیه عامل آن نیست. بلکه بدلیل کاهش تعامل اجتماعی و مراقبین ضعیف و کاهش توجه اشتراکی چنین ضعف شناختی در این کودکان ایجاد شده است. در گذشته‌های دور افراد اسکیزوفرن افراد مقدسی پنداشته می شده‌اند.

ذهن با مواد محرکی مانند کافئین یا مواد آرام‌بخشی مانند الکل به صورت موقت اصلاح‌ می‌شود اما اصلاح واقعی مغز از طریق اصلاح رفتار و محیط توسط خود فرد در طولانی‌مدت باعث سلامت واقعی فرد می‌شود.

برای توسعه احساسات و عواطف صداها‌ی تکرار شونده اعم از زبان(شعر) یا موسیقی بیشترین تاثیر را دارد. کودکان پرورشگاه‌ها به موسیقی یا شعر بیشتری نیاز دارند. در درجه دوم بینایی به کمک می‌آید و دیدن چهر‌های مختلف غریبه( حتی به صورت عکس) و بعد معاشرت فیزیکی و تعاملات اجتماعی( حس تعلق و یکپارچگی حسی ) باعث توسعه مغز ما می‌شود و از کپک زدن مغز ما جلوگیری‌ می‌کند. موسیقی بیشتر، شعر بیشتر، تعامل اجتماعی بیشتر( فیزیکی و مجازی)، حل روزانه مسائل ریاضی بدون ماشین حساب و حفظ روزانه شماره‌تلفن‌های دفترچه تلفن همراه ما در این راه یاری‌گر ما خواهد بود.