در مقالات علمی و نیمه آکادمیک بسیاری با واژه شناخت روبرو می‌شویم. در معنای تحت الفظی فارسی فعل شناختن خیلی ساده است و به معنی به یادآوردن و دانستن چیزی به کار می‌رود اما در علوم عصب شناسی و روانشناسی پیشرفته این واژه ترجمه کلمه cognition  است که معنایی کاملا تخصصی و مشخص دارد و به مجموعه ۶ مهارت و توانمندی مغز انسان اشاره مستقیم دارد.

آدم‌های مختلف  بخشی از توانایی شناختی خود را از والدین و شیمی مغزی پایه بعد از تولد خود به ارث می‌برند اما این به آن معنا نیست که تمام شناخت ما ارثی است.

به باور دانشمندان جدید، شناخت قابل تقویت شدن است همانند بدن و ماهیچه‌های انسان. میزان زمان لازم برای تقویت قوای شناختی و مقدار تقویت شدن آن اما باز به ارث وابسته باقی می‌ماند که اصولا قابل چشم‌پوشی است.

بخاطر داشته باشیم برای کسی که از نظر وراثت و ژنتیک قوای شناختی ضعیفی داشته باشد در مقایسه با کسی که ژنتیک شناختی قوی‌تری دارد. تنها مسئله سرعت و میزان انرژی مصرفی برای تقویت قوای شناختی مطرح است و هر دو نفر می‌توانند به یک میزان و سطح برابر از پیشرفت در شناخت مغز خود برسند و از این بابت جای هیچ نگرانی نیست.

همانگونه که یک نفر با یک پای مصنوعی هم توانسته با سرعت بالا در مسابقات پارالمپیک بدود.

اما حتما می‌پرسید راه های تقویت شناخت چه هستند؟

به نظر من اولین و بنیادی‌ترین قدم برای تقویت شناخت مغز هر فرد، بهبود عملکرد شیمی مغز اوست.  شیمی مغز اصطلاحی است که به مواد شیمیایی غوطه‌ور در سلول‌های مغز ما گفته می‌شود. موادی که از عصاره مغز استخراج شده و به وسیله آنها پیام‌های مربوط به هوشیاری و عملکرد ذهن و جسم منتقل می‌شوند. دانشمندان نوروساینس اصطلاح و استعار‌ه‌ای خوب دارند. سیم کشی مغز. 

آنها اتصالات سلول‌های مغز را به سیم‌کشی‌های یک دستگاه برقی تشبیه می‌کنند. مواد شیمیایی درون مغز هم همان قدرت الکتریکی مغز را تامین می‌کنند.

در بعضی افراد این سیم‌کشی‌ها کامل به هم متصل نیستند و این آدم‌ها قوای شناختی ضعیفی دارند. کم حافظه و حواس پرت هستند. اما ما می‌توانیم به کمک دارو‌ها به سرویس‌کردن و نوسازی اتصالات سلولی خود برویم. داروهای تقویتی زیادی برای بهبود عملکرد مغز وجود دارند که با مصرف سه الی پنج سال می‌توان موتور و سیم‌کشی ضعیف مغز خود را همانند یک خودرو تقویت نمود و قدرت مغزی خود را بالا برد.

بعد از آگاهی از اهمیت اولیه داروها و نسخ پزشکان نباید دچار خطای بعدی شویم.  فقط داروی خالی هم بدرد نمی‌خورد. بعد از شروع دارو فرد باید تحت نظارت یک متخصص تراپیست قرار گرفته و آموزش‌هایی ببیند.

در طی این آموزش‌ها که می‌تواند همراه یا بدون دوره‌های داروهای تقویتی مغز و مکمل‌های غذایی باشد. بر روی شش توانمندی اصلی شناختی بر اساس وضعیت فرد کار می‌شود. 

چون همانگونه که رنگ پوست و قد افراد مختلف متفاوت است. این شش توانایی شناختی نیز در آدم‌های گوناگون می‌تواند بسیار متفاوت باشد.

اما به نظر شخصی خودم عمومی‌ترین و بهترین توانایی برای شروع تقویت شناخت، کار بر روی توجه و تمرکز است. 

باز در اینجا باید اشاره کنم توجه و تمرکز کلمات گویایی در فارسی نیستند. معادل attention  و concentration هستند.  که خودشان به چندین زیرشاخه تقسیم می‌شوند همچون توجه دیداری، توجه شنوایی و ادراک دیداری و ادارک شنیداری و … که در این مقاله مجال بحث بیشتر نیست.

اکثرا سوال می کنند: ما چگونه متوجه شویم که تمرکز و توجه ما نرمال هست یا خیر؟

با قاطعیت و بدون بحث حاشیه‌ای همانند آزمایش خون یک آزمایش و تست روانشناسی وجود دارد به نام IVA2 standard scale  که توسط تراپیست به مدت زمان حدود ۱۵ دقیقه از شما گرفته می‌شود و نتایج تمام زیر‌شاخه‌های توجه و تمرکز خود را در دو برگ کاغذ با درج اعداد و نمودارها به شما ارائه می‌دهند.

پس اگر در توجه و تمرکز کردن خود احساس ضعف می‌کنید. حتما به نزدیک‌ترین تراپیست مراجعه و درخواست تست دامنه توجه یا IVA2 standard scaleرا بدهید.

پس از کار بر روی مغز و افزایش دامنه توجه و تمرکز، به تدریج با راهنمایی تراپیست و تلاش شخصی خود فرد و یا کوچ‌ها می‌توان سایر ۵ قوای شناخت خود را تقویت نمود و از این راه در سلامت، روابط و کسب و کار خود جهش‌های خارق‌العاده‌ای انجام داد.

در پایان جهت مرور فقط نام این شش توانایی را به صورت یک فهرست آورده‌ام که در ادامه این وبسایت

سایر قوا را نیز به تفکیک در مقالاتی مورد اشاره قرار خواهم داد.

شش قوای شناخت مغز: 

۱: مهارت و توانمندی ادراک.
۲: مهارت و توانمندی توجه و تمرکز.
۳: مهارت و توانمندی حافظه.
۴: مهارت و توانمندی یادگیری.
۵: مهارت و توانمندی تصمیم‌گیری،انتخاب و حل مسئله.
۶: مهارت و توانمندی تسلط کلامی زبانی.